آرشا سخنگو میشود =)
از بعد از عید تلاش آرشا برا حرف زدن چند برابر شده بود تا اینکه بالاخره یه چیزایی گفت هر چیزی که مال خودش باشه رو بر میداره و بغل میکنه و خیلی کش دار میگه آاااااااااااااش یعنی مال آرشا در هر چیزی رو بر میداره و یک ریز میگه دریش و رو هر چیزی امتحان میکنه ببینه بهش میخوره یا نه هر جا کفش یا مدپایی ببینه اشاره میکنه و میگه افش یعنی کفش هر چیز مایعی ببینه میگه آب بیریز و به لیوان آبش هم میگه آبیش احساس مالکیت میکنه بهش دنبال باباش راه میافته و با یه لحن قلدری میگه بابا بابا ولی منو با کلی ناز و اشوه صدا میزنه مامان و رو ن آخرش هم کلی تاکید میکنه که با ممه اشتباه نشه یه چند روزی هم میشه که یاد گرفته میگه عمه و از ٦ صبح که ب...
نویسنده :
مامان بهار
13:06